کد مطلب:173351 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:146

تجلی عشق
آن شب را حضرت سیدالشهداء علیه السلام و یاران با وفایش تا صبح با زمزمه ی مناجات و تضرع و عبادت مشغول بودند.

در آن شب، سی و دو نفر از لشكر عمر بن سعد، به لشكرگاه امام حسین علیه السلام پیوستند.

در شب عاشورا در میان خیمه های یاران امام، جنب و جوش فوق العاده ای به چشم می خورد. برخی سلاح خود را برای جنگ آماده می ساختند؛ عده ای مشغول عبادت و مناجات و راز و نیاز با پروردگار بودند و بعضی هم با قرآن انس گرفته بودند.

از ضحاك بن عبدالله مشرقی نقل شده است كه در شب عاشورا، هر چند لحظه یك بار، گروهی سواركار از لشكریان عمر بن سعد به عنوان مأموریت و نظارت به پشت خیمه های حسین بن علی علیهماالسلام می آمدند و به وضع این خیمه نشینان سر می كشیدند.

یكی از آنان صدای امام علیه السلام را كه این آیه را تلاوت می كرد:

(و لا یحسبن الذین كفروا أنما نملی لهم خیر لأنفسهم انما نملی لهم لیزدادوا اثما و لهم عذاب مهین، ما كان الله لیذر المؤمنین علی ما أنتم علیه حتی یمیز الخبیث من الطیب و ما كان الله لیطلعكم علی الغیب و لكن الله یجتبی من رسله من یشاء فآمنوا بالله و رسله و ان تؤمنوا و تتقوا فلكم أجر عظیم)؛ [1] و البته گمان نكنید كه به راه كفر رفتند كه مهلت دادن ما به ایشان را به حال آنان بهتر خواهد بود، مهلت می دهیم برای امتحان تا بر سركشی و طغیان خود بیفزایند و آنان را عذابی رسد كه به آن سخت خوار و ذلیل شوند. خداوند هرگز مؤمنان را وا نگذارد بدین حال كنونی كه دارید تا آن كه به آزمایش بدسرشت را از پاك گوهر جدا كند و خدا همه شما را از سر غیب آگاه نسازد، و لیكن برای این مقام از پیغمبران خود هر كه را مشیت او تعلق گرفت برگزیند پس به خدا و پیغمبرانش بگروید كه هرگاه ایمان آرید و پرهیزكار شوید شما را اجر عظیم خواهد بود.

آن مرد با شنیدن این آیه، گفت: به خدا سوگند! افراد نیك، ما هستیم كه خدا ما را از شما جدا كرده است.

«بریر» جلو آمد و به او پاسخ داد:

ای مرد فاسق! خدا تو را در صف پاكان قرار داده است؟ به سوی ما برگرد و از این گناه بزرگ خود توبه كن؛ به خدا سوگند كه ماییم افراد پاك.

آن مرد از روی استهزاء گفت: (و أنا علی ذلكم من الشاهدین) من نیز بر این شهادت می دهم، آن گاه به سوی اردوگاه لشكر ابن سعد برگشت. [2] .

امام زین العابدین علیه السلام فرمود:


در شب عاشورا پدرم یاران خود را جمع كرد و برای آن ها خطبه خواند. من نیز خدمت ایشان رفتم تا گفتارشان را بشنوم.

پدرم به یاران خود می فرمود:

خدای را ستایش می كنم به بهترین ستایش هایش و او را سپاس می گویم در خوشی و ناخوشی.

بار خدایا! تو را سپاس می گزارم كه ما را به نبوت گرامی داشتی و علم قرآن و فقه دین را به ما كرامت فرمودی و گوشی شنوا و چشمی بینا و دلی آگاه به ما عطا كردی؛ ما را از زمره سپاسگزاران قرار بده. [3] .

بامداد عاشورا، امام حسین علیه السلام دستور داد تا خیمه هایی برپا كنند و به نظافت بپردازند.

بریر بن خضیر همدانی و عبدالرحمن بن عبد ربه انصاری، پشت خیمه منتظر بودند كه بعد از امام حسین علیه السلام غسل شهادت كنند. بریر با عبدالرحمن مزاح می كرد. عبدالرحمن گفت: بریر! می خندی؟

بریر گفت: خوش حالم كه شهادت نصیبم می شود.

شب عاشورا



امشب شهادت نامه ی عشاق امضاء می شود

فردا ز خون عاشقان این دشت دریا می شود



امشب كنار یكدگر بنشسته آل مصطفی

فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا می شود



امشب بود برپا اگر این خیمه ی شاهنشهی

فردا به دست دشمنان بركنده از جا می شود



امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی

فردا صدای الامان، زین دشت برپا می شود



امشب كنار مادرش لب تشنه اصغر خفته است

فردا خدایا بسترش آغوش صحرا می شود



امشب كه جمع كودكان در خواب ناز آسوده اند

فردا به زیر خارها، گم گشته پیدا می شود



امشب رقیه حلقه زرین اگر دارد به گوش

فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می شود



امشب به خیل تشنگان عباس باشد پاسبان

فردا كنار علقمه بی دست سقا می شود



امشب كه قاسم زینت گلزار آل مصطفاست

فردا ز مركب سرنگون این سرو رعنا می شود



امشب بود جای علی آغوش گرم مادرش

فردا چو گل ها پیكرش پامال اعدا می شود



امشب گرفته در میان اصحاب شاهنشاه را

فردا عزیز فاطمه بی یار و تنها می شود



امشب به دست شاه دین باشد سلیمانی نگین

فردا به دست ساربان این حلقه یغما می شود



امشب سر سر خدا بر دامن زینب بود

فردا انیس خولی و دیر نصارا می شود



ترسم زمین و آسمان زیر و زبر گردد «حسان»

فردا اسارت نامه زینب چو اجر می شود





[1] آل عمران «3» آيه ي 178-179.

[2] سخنان حسين بن علي از مدينه تا كربلا، ص 209، به نقل از تاريخ طبري.

[3] ارشاد مفيد، ص 214.